مزاج شناسی

در طب سنتی ایران، مزاج ها اساس و پایه طب را تشکیل می دهند و مزاج شناسی جایگاه بسیار ویژه ای دارد.

بقراط بزرگترین حکیم یونانی، رفتار انسانها را در ۴۰۰سال پیش از میلاد مورد بررسی قرار داد. او متوجه شد که ما انسانها در رفتارهای خود تشابهات و تفاوتهایی را نشان می دهیم. وی افراد را به چهار دسته دموی، صفراوی، سوداوی و بلغمی تقسیم کرده بود. از نظر وی ما انسانها هر یک منحصر بفرد هستیم، با این وجود در دسته بندیهای محدودی جای می گیریم.

فیلسوفان یونان باستان عقیده داشتند که در طبیعت ۴عنصر اولیه آب،خاک هوا و آتش وجود دارد که عناصر اولیه یا عناصر اربعه نامیده می شوند، و تمامی تغییرات حاصل در طبیعت از آمیختن این چهار عنصر با یکدیگر و جدا شدن دوبارهٔ آنها از هم صورت می گیرد. آنها هر یک از این عناصر را دارای یکی از خاصیتهای گرمی، سردی، تری یا خشکی می دانستند. اساس مکتب طب اخلاطی که پایه گذار آن را بقراط می دانند، وجود ۴مایع یا خلط اصلی در بدن انسان و حیوانات است که با این ۴عنصر مرتبطند که عبارتند از:

  • خون یا دم که گرم و تر است
  • صفرا که گرم و خشک است
  • سودا که سرد و خشک است
  • بلغم که سرد و تر است

بقراط دخالت این چهار مایع را در کلیه حالات بدنی اعم از تغییرات فیزیولوژیک و پیدایش بیماریها و بهبود حال بیماران موثر دانسته و عقیده داشت هر گاه این چهار مایع به نسبت طبیعی و در تعادل با یکدیگر در بدن وجود داشته باشد، بدن سالم است. ولی اگر یکی از این مایعات یا چند تا از آنها به دلیلی از قبیل سوء تغذیه، تنفس هوای فاسد یا شدت گرمای هوا و … از نظر کمی یا کیفی تغییر کند، تعادل این مایعات بر هم خورده، و در این حالت ساختمان طبیعی بدن تغییر می کند و تاثیر نامطلوب بر سلامتی فرد دارد.

طب اخلاطی به مدت ۱۶قرن در سراسر کشورهای جهان حاکم بر اصول علم طب بوده و کلیه پزشکان دنیا کم و بیش از آن پیروی می کرده اند. طب اخلاطی مسلما پیش از بقراط نیز وجود داشته و آن پزشک دانشمند اصول آن را از پیشینیان اقتباس کرده‌است.

بعدها حکما و دانشمندانی همچون ابوعلی سینا، زکریای رازی و سیداسماعیل جرجانی، طب سنتی را که از یونان باستان به آنان رسیده بود، بار دیگر پرورش دادند و به بالندگی رساندند. در طب سنتی ایران، مزاج ها اساس و پایه طب را تشکیل می دهند و مزاج شناسی جایگاه بسیار ویژه ای دارد. به طوری که بر این باور بودند که تا مزاج بیمار مشخص نشود، بیماری او قابل درمان نخواهد بود.

مزاج شناسی علمی است بسیار وسیع و گسترده که کاربردهای فراوانی برای تشخیص و درمان مشکلات جسمی و روحی دارد. در حقیقت تمامی جنبه های زندگی ما تحت تاثیر طبیعت بدنمان قرار دارد.

مزاج یعنی درهم آمیختگی و ترکیب چهار خلط صفرا، دَم، سودا، بلغم. هر کدام از این اخلاط اربعه غلبه بیشتری داشته باشد فرد را به آن نام می خوانیم.

مزاج حالتی است مقطعی و تغییر پذیر و هر فرد دارای مزاجی است. مزاج سرشتی یا اولیه هر فرد، مزاجی است که از زمان به دنیا آمدن همراه اوست و یک حالت طبیعی برای آن فرد به حساب می آید. این مزاج از طریق ژنها از پدر و مادر به فرد منتقل شده و تحت تاثیر شرایط محیطی رحم، شرایط روحی و فیزیکی مادر و خوراکی هایی که مادر در دوران بارداری و شیردهی می خورد، شکل می گیرد.
خصوصیات ظاهری هر فرد بستگی زیادی به مزاج اولیه ای دارد که در زمان به دنیا آمدن یا در زمان تغییرات بدنی دوران رشد و بلوغ داشته است. اما ممکن است این مزاج اولیه با گذشت زمان، در اثر تغذیه، شرایط آب و هوایی، شیوه زندگی، نوع شغل و عوامل دیکر تغییر کند و مزاج جدیدی در فرد بوجود آید که به آن مزاج اکتسابی گفته می شود.

این مزاج اکتسابی بر ظاهر فرد تاثیر می گذارد. مثلا فردی با مزاج اولیه دموی، اگر بلغمی شود نسبت به قبل پوستش روشن تر می شود یا اگر سوداوی شود، لاغرتر شده و پوستش تیره تر از قبل می شود. یا ممکن است کسی با مزاج بلغمی به دنیا آمده باشد و بعدها بر اثر بیماری یا کم خوری یا عوامل دیگر به سمت مزاج سوداوی تغییر کرده و در بزرگسالی لاغر باشد. یا مثلا فردی با مزاج بلغمی در کودکی پوستی سفید داشته، اگر مزاج اکتسابی اش دموی شود، پوستش صورتی و مستعد جوش زدن می شود.

هر چند مزاج اکتسابی تاثیر زیادی بر برخی از خصوصیات فیزیکی شکل گرفته با مزاج های اولیه فرد همچون استخوان بندی یا رنگ چشم نمی تواند داشته باشد. مثلا کسی با مزاج سوداوی به دنیا آمده و استخوان بندی ظریفی داشته باشد، اگر بعدها مزاج وی به سمت صفراوی تغییر کند، ماهیچه بدنش زیاد می شود، هر چند استخوان بندی اش تغییر نمی کند.

در دیدگاه طب سنتی روحیات و مشخصات جسمانی افراد با مزاج آنان سازگار است. به تناسب افزایش و کاهش عناصر وجودی، روحیات و خلق و خو، رنگ پوست و چهره، شوق و ذوق، بلندپروازیها، بیماریها و … تغییر پیدا خواهد کرد. هر مزاج دارای علایم و خصوصیات خاص خود می باشد.

نوع غذایی که می خوریم، می تواند تاثیرات بسیار مهمی بر تمامی اعضای بدن ما از مغز و اعصاب گرفته تا قلب، و معده، کبد و کلیه ها داشته باشد. در بعضی از انواع مزاج، خوردن یک غذای نامناسب می تواند عواقب زیادی داشته باشد. حتما دیده اید افرادی را که حتی با خوردن یک خرما بدنشان جوش می زند. غذا و نوشیدنی نامناسب با مزاج شما می تواند موجب تغییرات خواب، حالت عصبی، اختلال حافظه، اختلال هضم، اختلال دفع، عوارض پوستی، مشکلات کبد و قلب و اندامهای تناسلی شود. برای تعدیل طبع یک ماده غذایی می توان از ترکیب آن با مواد غذایی دیگر که دارای طبع متفاوتی با آن است، به عنوان مصلح استفاده نمود به طور مثال برای تعدیل سردی ماست می توان آن را با موسیر میل نمود.

غیر از مواد غذایی، محیط، رفتارها و احساسات مختلف همچون شادی، ترس، اضطراب، هیجان نیز بر مزاج تاثیر دارند. هوای استنشاقی، استراحت روزانه، چگونگی دفع بدن و حالت عصبی و روانی، مستقیما مرتبط با حالات مزاجی است.

هر مزاجی، دارای خوبیها و بدیهایی است و این تصور که فلان مزاج خوب است و فلان مزاج بد، از اساس باطل و اشتباه است. هر شخصی با هر مزاجی در برخی زمینه ها دارای استعداد و توانایی است و در بعضی مسائل، دچار مشکل می شود. که در این صورت باید با دانستن نقاط ضعف و رعایت تعادل بر ناتوانی های خود فائق آید. به عنوان مثال همانقدر که یک فرد بلغمی باید برای درمان روحیه تنبل و کسل خود تلاش نماید، یک فرد صفراوی، هم برای کنترل مشکل غضب و پرخاشگری خود در عذاب است.

بزرگترین هدف طب سنتی اصلاح مزاج افراد به سمت تعادل است. برای داشتن زندگی سالم و طبیعی و آرامش روحی، همه ما نیازمند به شناخت مزاج یا طبیعت خود هستیم.

شناخت و آگاهی از مزاج ها و طبایع کمک می‌کند تا زندگی بهتری داشته باشیم و در تصمیمات مهم زندگی مانند انتخاب شغل، ازدواج و … دقت بیشتری نشان دهیم.